آگاهی از غیر واقعی بودن داده های تغییرات آب و هوایی!

آگاهی از غیر واقعی بودن داده های تغییرات آب و هوایی!

نشست آب و هوای COP26 پس از کشمکش‌های طولانی، نهایتاً با توافق 197 طرف با پیمان جدید آب و هوای گلاسکو پایان یافت. این امر موجب می‌شود تا این کشورها وادار شوند اهداف کاهش انتشار گازهای CO2 خود را تا پایان سال آینده برای سال 2030 تقویت نمایند و رسماً این نیاز اساسی که تا سال 2030 انتشار گازهای گلخانه ای جهان باید تا 45 درصد کاهش داشته باشد را تشخیص دهند. 
تغییرات آب و هوایی نامتعادل و گرم شدن جهان به پدیده ای اجتناب ناپذیر بدل شده است که هرچه زودتر باید تدابیر جدی برای آن در نظر گرفت. شرط بقا این است که کشورها با هم در این زمینه همکاری داشته و به تعهدات مشترک خود پایبند باشند. این اقدامات و تمهیدات در مبارزه با تغییرات آب و هوا بر مبنای داده‌هایی تدوین میشوند. اما بسیاری از ناظران اعلام کرده اند که داده‌هایی که جهان بر آن تکیه دارند، نادرست هستند. این نادرست بودن یا میتواند عمداً صورت گرفته باشد و یا اینکه به علت عدم وجود استانداردهایی در مورد نحوه گزارش حقایق در رابطه با انتشار گازهای CO2 و جذب آن است. 

منظور از تغییرات آب و هوایی چیست؟


تغییرات آب و هوایی به طور کلی به تغییرات بلند مدت دما و الگوهای آب و هوایی اشاره دارد. این تغییرات ممکن است به صورت طبیعی رخ دهند، مانند تغییراتی که در چرخه خورشیدی رخ می‌دهد. اما از دهه 1800 به این طرف، عامل محرک و خطرناک دیگری نیز موجب این تغییرات شده است و آن چیزی نیست جز فعالیت های انسانی که عمدتاً به دلیل سوزاندن برخی از سوخت‌های فسیلی مانند نفت، گاز و زغال سنگ تاثیرات مخربی را بر شرایط اقلیمی کره زمین گذاشته است.   


در واقع سوزاندن سوخت های فسیلی منجر به تولید گازهای گلخانه ای میشود و همچون پتویی که به دور زمین پیچیده باشند، موجب به دام انداختن گرمای خورشید و در نتیجه افزایش غیرمتعادل دما می شود. از مهمترین این گازها میتوان به انتشار گاز متان و دی اکسید کربن (CO2) اشاره کرد. صنایع، انرژی، حمل و نقل، کشاورزی و غیره ... از جمله مهمترین فاکتورها در تولید گازهای گلخانه ای هستند. 


انتشارات کمتر گزارش شده 


نتیجه یک تحقیق مهم که توسط روزنامه واشنگتن پست در طول COP26 منتشر شد، اعلام داشت که یک شکاف عظیم بین داده هایی که کشورها در رابطه با انتشار گازهای گلخانه ای خود اعلام می‌کنند و واقعیت موجود وجود دارد و این شکاف چیزی بالغ بر 8.5 تا 13.3 میلیارد تن انتشار کمتر گزارش شده در سال است که این میزان، عملاً قابل چشم پوشی نیست. 


در واقع، از آنجایی که استاندارد مورد توافقی در رابطه با انتشار کربن وجود نداشت، دست کشورها برای اندازه گیری نادرست مشکل و راه حل آن به نوعی باز گذاشته شده بود. در صورتیکه اگر استانداردی در این رابطه وجود داشت، کشورها برای اندازه گیری دقیق و مداوم داده های خود وادار می‌شدند. 


البته در این راستا کمیته مدیریت محیط زیست، استانداردهای ISO دقیقی را برای رسیدگی به اثرات تغییرات آب و هوایی و زیست محیطی که محوریت آن بر روی سیستم های مدیریت زیست محیطی، ارزیابی عملکرد آن، تغییرات آب و هوایی و کاهش و سازگاری آن است، به وجود آورده است. 

 

 

 

نقش کلیدی استانداردها


سری استانداردهای ISO1406x در واقع جهت ارزیابی، اعتبارسنجی و تایید انتشار گازهای گلخانه ای بر این اصل استوار است که برای کنترل یک فعالیت، ابتدا نیاز است آن را اندازه بگیریم. این سری استانداردها بر اساس اصول کلی ایزو جهت هماهنگی، مقایسه، سازگاری، ردیابی و از همه مهمتر اعتبار داده ها است. 


شیلا لگت، رئیس ISO/TC 207، مدیریت محیط زیست معتقد است: "چنین استانداردهایی برای همه شرکت کنندگان جهانی کلیدی است. در واقع تکرارپذیری، توانایی ردیابی داده ها را از سالی به سال دیگر به ما می دهد تا بفهمیم در مقایسه با جایی که باید باشیم، امروز دقیقاً کجا هستیم. همین امر موجب میشود در طول مسیر امکان کالیبراسیون مجدد را داشته باشیم، نه اینکه دهها سال منتظر بمانیم تا ببینیم آیا در ماموریت خود موفق بوده ایم یا خیر." او همچنین عنوان داشت: "در حال حاضر استانداردهای زیادی ار منابع بسیار پدیدار شده اند و به همین منظور استانداردسازی که از لحاظ تعاریف و معیارها واقعاً درست، دقیق، معتبر و منسجم باشد هنوز وجود ندارد. باید استانداردی ویژه ای در این رابطه وجود داشته باشد تا داده ها بر مبنای آن سازگار و قابل اعتماد باشند."


بدون ثبات و اعتبار ممکن نیست که بتوان اندازه گیری قابل مقایسه ای در رابطه با انتشار گازهای گلخانه ای و همینطور میزان جذب آنها داشت. بسیار اهمیت دارد که گزارش داده هایی که به تغییرات آب و هوایی مرتبط اند، در سراسر جهان یکسان باشند. استانداردهای بین المللی چارچوبی برای این نتیجه فراهم آورده و به نوعی جلوی تقلب های خواسته و ناخواسته ای که در ارائه داده های تغییرات آب و هوایی وجود دارند را میگیرند.


راه حل در یکپارچگی است


مزیت استانداردهای ISO این است که موجب میشود تا همه کشورهای جهان از روش های مشابهی برای گزارش فعالیت ها و داده های زیست محیطی خود استفاده کنند و این امر می‌تواند ما را به سمت یک رویکرد جهانی برای اندازه گیری تغییرات آب و هوایی ببرد. بدون وجود یکپارچگی، داشتن داده‌های دقیق جهت تعیین معیارها، اهداف و اینکه چه چیزی واقعاً کار می‌کند و چه چیزی کار نمی‌کند، امری محال است و این امر یک مانع بسیار بزرگ و مهم برای دستیابی به اهداف آب و هوایی جهانی محسوب می‌شود.